درباره وبلاگ


چه رسم جالبي است! محبت را ميگذارند پاي احتياجت. صداقت را ميگذارند پاي نفهميت نگرانيت را ميگذارند پاي تنهاييت وفاداري ات را ميگذارند پاي بيکسي ات و انقدر تکرار ميکنند تا خودت هم باورت شه تنهايي!!!! دکتر علي شريعتي
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • loxblog
  • .:. گروه اینترنتی ایران اسکای .:.
  • ردیاب خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تلخ و شیرین و آدرس talkh-shirin.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 90
بازدید کل : 21269
تعداد مطالب : 51
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ܓ ܓ تلخ و شیرین ܓ ܓ




زاهد و درویشی

زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیری به دیر دیگر سفر می کردند،

سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک

رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.

دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند.

 در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:«دوست عزیز!

ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست.

در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.» درویش با خونسردی و با حالتی

بی تفاوت جواب داد: « من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»



شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:52 ::  نويسنده : توراندخت

زياد خوب نباش؛

زياد دم دست همه نباش؛

زياد که خوب باشي، دل آدم ها را مي زني

آدم ها اين روزها، عجيب به خوبی

به شيريني، آلرژي پيدا کرده اند؛

زياد که باشي، زيــــــــــادي مي شوي ...


 "دکتر شريعتي "



چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:19 ::  نويسنده : توراندخت


چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که


بر صورت انسان دهان باز کرده اند

 

 


 



سه شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:19 ::  نويسنده : توراندخت

از خدا پرسيدم:خدايا چه چيزي تو را ناراحت ميکند؟

خداوند فرمود: هر وقت بنده اي با من سخن ميگويد

چنان به حرف هاي او گوش ميدهم که گويي به جز او

بنده ديگري ندارم ولي او چنان سخن ميگويد که گويي

من خداي همه هستم جز او.

 

 

 



سه شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:17 ::  نويسنده : توراندخت

خدایا!

گفتم خسته ام ، گفتی:

لاتقنطوامن رحمة الله(زمر/۵٣)

گفتم : هیچکس نمیدونه تو دلم چی میگذره ، گفتی :

إن الله یحول بین المرءقلبه (إنفال/٢۶)

گفتم : هیچکسی روندارم ، گفتی :

نحن أقرب إلیه لحبل الورید(ق/١۶)

گفتم : فراموشم نکردی؟ گفتی :

فاذکرونی اذکرکم (بقره/١۵٢)

 " التماس دعا "

 

 

 



سه شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:14 ::  نويسنده : توراندخت

چو کس با زبان دلم آشنا نيست چه بهتر که از

 شکوه خاموش باشم چو ياري مرا نيست همدرد ،

 بهترکه از ياد ياران فراموش باشم

 



سه شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : توراندخت

میگفتند:سختی ها نمک زندگــــــی است!!

امّا چرا کسی نفهمید "نمــــــک" برای من که

خاطراتم زخمی است شور نیست... مزه "درد" میدهد...!!



سه شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:1 ::  نويسنده : توراندخت

به كودكم زبان محبت نخواهم آموخت نميخواهم با زبانى

 منسوخ در ميان انسانهاى مدرن تنها بماند نميخواهم بغض كند

وزار بزند نميخواهم ساعتها به دوردست خيره شود وپلك نزند

ميخواهم شاد باشد زندگى كند دوست بدارد ودوست داشته شود...

 



سه شنبه 27 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:59 ::  نويسنده : توراندخت

چه داروي تلخي است ، وفاداري به خائن

 

صداقت با دروغگو و مهرباني با سنگدل



دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:57 ::  نويسنده : توراندخت

کسي که بهشت را برزمين نيافته است

آن را در آسمان نيز نخواهد يافت

 خانه ي خدا نزديک ماست

و تنها اثاث آن ، عشق است



دو شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:51 ::  نويسنده : توراندخت

نمي بخشمت ولي فراموشت مي کنم

هميشه به همين سادگي

از آدماي بي ارزش مي گذرم . . .



دو شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:47 ::  نويسنده : توراندخت

محبت به نامرد ، کردم بسي

محبت نشايد به هر نا کسی

تهي دستي و بي کسي درد نيست

که دردي چو ديدار نامرد نيست



دو شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:43 ::  نويسنده : توراندخت

مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهی نامردند،

گدایی عشق میکنند، تا زمانی که به تسخیر

قلب زن مطمئن نیستند، اما همین که مطمئن شدند،

نامردی را در حد مردانگی انجام میدهند..."



دو شنبه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:42 ::  نويسنده : توراندخت

هميشه سکوتم به معناي پيروزي نيست ، گاهي

 سکوت ميکنم تا بفهمي چه بي صدا باختي . . .



دو شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:40 ::  نويسنده : توراندخت

تمام اشک های چشمم را به سلامتی تو نوشیدم....
مستانه عربده می کشم تو را......
آری امشب دوباره مستم...
قلم را به دریا می زنم...
بر روی خاک سجده می کنم...
سرم را به باد می دهم...
مگو که چهار عنصر را نمی شناسی قبلا آتش گرفته ام.....

 



دو شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:37 ::  نويسنده : توراندخت

به نامردي نامردان قسم جانا که نامردي

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردي



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:34 ::  نويسنده : توراندخت

آنهايي که به بيداري خداوند اعتماد دارند ، راحت تر مي خوابند . . .



دو شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:32 ::  نويسنده : توراندخت

زنده را تا زنده است بايد به فريادش رسيد

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشيدن چه سود؟



دو شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:30 ::  نويسنده : توراندخت

تمومه عمر آوازم ، دیگه خاموشه خاموشم

نمیری هرگز از یادم ، من از یادت فراموشم

شروع رفتنت بی من ، شروع شعر اندوهه

 بدون بعد از تو یاد تو ، برام سنگین تر از کوهه



دو شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:26 ::  نويسنده : توراندخت

سکوتم را به باران هديه کردم

تمام زندگي را گريه کردم

نبودي در فراق شانه هايت

به هر خاکي رسيدم گريه کردم



دو شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:23 ::  نويسنده : توراندخت

سخت ترین دو راهی : دوراهی بین فراموش کردن و انتظار

است ، گاهی کامل فراموش میکنی و بعد می بینی که باید

منتظر می ماندی و گاهی آن قدر منتظر می مانی که

می فهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی . . .



دو شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:17 ::  نويسنده : توراندخت

گاهي دلت مي خواد انســــــــــان نباشي ...

گوسفندي باشي ، پا روي يونجه هـــــــا بگذاري اما

 دلــــــــــي را دفن نکني ...! گرگي باشي ، گوسفند هـــــــا

را بِدَري اما بداني ، کــــــــارت از روي ذات است نه از روي

هوس ...! خفاشي باشي که شبها گـــــــــردش کني با

چشمهـــــــــاي کور،‌ اما خوابي را پرپر نکني ..!

کلاغي باشي که قار قار کني پرهــــــــايت را رنگ نکني

و دلــــــــي را با دروغ بدست نياري!!!!

 



دو شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:4 ::  نويسنده : توراندخت

 

به راستی چه سخت است خندان نگهداشتن لبها

در زمان گریستن قلبها و تظاهر به خوشحالی در

اوج غمگینی وچه دشوار و طاقت فرساست گذراندن

روزهای تنهایی درحالی که تظاهر می کنی هیچ چیز

برایت اهمیت ندارد اماچه شیرین است در خاموشی و

خلوت به حال خود گریستن...

 



دو شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:45 ::  نويسنده : توراندخت

 

چقدر سخت است

گل آرزوهايت را در باغ ديگري ببيني

و هزار بار در خودت بشکني

و آن وقت آرام زير لب بگويي

گل من باغچه ي نو مبارک



دو شنبه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:40 ::  نويسنده : توراندخت

 

هميشه بايد مراقب سه چيز باشيم : وقتي

تنها هستيم مراقب افكار خود، وقتي با خانواده

هستيم مراقب اخلاق خود و زماني كه در جامعه

هستيم مراقب زبان خود.



دو شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:19 ::  نويسنده : توراندخت

 

الهي

نه من آنم که ز فيض نگهت چشم بپوشم

نه تو آني که گدا را ننوازي به نگاهي

در اگر باز نگردد نروم باز به جايي

پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي



دو شنبه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:56 ::  نويسنده : توراندخت